ღ..پشت این چشمان سبز..ღ
*♥*Princess Of My Own Kingdom *♥*ღ..پشت این چشمان سبز..ღ
*♥*Princess Of My Own Kingdom *♥*درباره من
روزانهها
همهپیوندها
- طناز
- از صمیم قلب
- رابطه خودشناسی با سلامتی
- شاید برگی از این زندگی.. یا شاید تمام حرف های دلتنگی
- نکته هایی جالب از ویندوز و اینترنت
- مشاور املاک عشق
- خدایا برزخم فرداست چرا امروز میسوزم
- دلم میخواهد بارون بباره
- هزلیات پارسی
- داداش رضا و آبجی شبنم
- برترین مقالات کامپیوتر
- عشق
- اتومبیل ایران
- رفوزه
- من به سیبی خوشنودم
- جالب انگیزناک
- تایتانیک
- مسعود عزیز
- (میلاد)information
- عکسهای بازیگران ایرانی و خارجی
- اشک دل
- نگین عاشق بهزاد
جدیدترین یادداشتها
همه- پوست انسان بد بوترین پوست در جهان
- هوشمندی نوزدان دو زبانه
- پدر مصری نام دخترش را فیس بوک گذاشت
- بازیگر سریال معروف مادرش را کشت
- داشتن لب هایی سالم با 10 توصیه
- خطرات سوراخ کردن بینی، لب و زبان
- تنها دختر دریانورد ایرانی
- چرا با چلوکباب سماق میخوریم؟
- میوه ها ، سبزی ها و غذاهایی که چربی می سوزانند
- مفیدترین نوشیدنی جهان چیست؟
- بهترین مواد خوراکی برای قلب شما
- آیا می دانید قبر امیر کبیر کجاست ؟
- نسبتاً بی خطر برنزه شویم
- خواندی ، هیچ وقت پیش داوری نکنید!
- صدای مادر
بایگانی
- اسفند 1389 3
- آذر 1389 1
- آبان 1389 4
- شهریور 1389 3
- مرداد 1389 10
- تیر 1389 1
- خرداد 1389 4
- اردیبهشت 1389 4
- اسفند 1388 1
- دی 1388 4
- آبان 1388 1
- تیر 1388 1
- اسفند 1387 1
- بهمن 1387 2
- آذر 1387 5
- آبان 1387 5
- مهر 1387 2
- شهریور 1387 2
- تیر 1387 1
- خرداد 1387 10
- اردیبهشت 1387 32
- فروردین 1387 8
- دی 1386 5
- آذر 1386 11
- آبان 1386 12
- مهر 1386 30
- شهریور 1386 5
دور تسلسل
مدیر به منشی میگه برای یه هفته باید بریم مسافرت کارهات رو روبراه کن!
منشی زنگ میزنه به شوهرش میگه: من باید با رئیسم برم سفر کاری, کارهات رو روبراه کن!
شوهره زنگ میزنه به دوست دخترش, میگه: زنم یه هفته میره ماموریت کارهات رو روبراه کن!
معشوقه هم که تدریس خصوصی میکرده به شاگرد کوچولوش زنگ میزنه میگه: من تمام هفته مشغولم نمیتونم بیام!
پسره زنگ میزه به پدر بزرگش میگه: معلمم یه هفته کامل نمیاد, بیا هر روز بزنیم بیرون و هوایی عوض کنیم!
پدر بزرگ که اتفاقا همون مدیر شرکت هست به منشی زنگ میزنه میگه مسافرت رو لغو کن من با نوه ام سرم بنده!
منشی زنگ میزنه به شوهرش و میگه: ماموریت کنسل شد من دارم میام خونه!
شوهر زنگ میزنه به معشوقه اش میگه: زنم مسافرتش لغو شد نیا که متاسفانه نمیتونم ببینمت!
معشوقه زنگ میزنه به شاگردش میگه: کارم عقب افتاد و این هفته بیکارم پس دارم میام که بریم سر درس و مشق!
پسر زنگ میزنه به پدر بزرگش و میگه: راحت باش برو مسافرت, معلمم برنامه اش عوض شد و میاد!
مدیرهم دوباره گوشی رو ور میداره و زنگ میزنه به منشی و میگه برنامه عوض شد حاضر شو که بریم مسافرت!
چرا نمی شه نظر داد؟
سلام
نظر اولیمو نوشت امکان درجش نیست
مطلب شما هم جالب بود
ولی من چون کارم اینه قبلا خونده بودمش
مرسی بهم سر زدی
موفق باشی
راستیییییییییییی
اگه با تبادل لینک موافقین بگین
خوشحال می شم لینکم تو وبلاگتون باشه
اگه افتخار بدین البته
گل
خواهش میکنم...مساله ای نیست..
موفق باشی
سلام عزیزم کامنت شما در وبلاگ بنده به این صورت پاسخ داده شد:
؛ نه عزیزم من به شخصه اصلا فکر نمیکنم این مطلب توهین به کسی باشه بلکه تلنگر بسیار زیبایی بود به ما که فکر میکنیم در خلا زندگی می کنیم و درواقع شخصیت انسانها باید بالاتر از اون باشه که منتظر دستاویزی برای توهین قلمداد کردن باشند. خواهش می کنم به هیچ وجه حذفش نکن ولی مطالبی که در مورد این پست به ذهن بنده خطور می کنه شاید متفاوت باشه با دغدغه توهین به قشری خاصی یا از این دست برداشتهای عوام پسندانه بنده اساسا فکر میکنم ما یاید خوب فکر کنیم که از این داستان چه نتیجه ای می توان گرفت مسلما هر کس به نتیجه خودش می رسه.
و حالا که نتیجه گرفتیم خوب مسما همه ما در این جامعه مدیر و مستخدم معلم و منشی و متاهل و مجرد هستیم و در واقع جامعه از ماست که جامعه است باید ببینیم ما کجای این داستان ایستادیم یا ایستاده بودیم آیا آن زمان که چنین نقشی را در جایی ایفا می کنیم به بازخورد آن در جامعه می اندیشیم آیا به مسئولیت خود در قبال تک تک افراد واقفیم آیا ما بدون آگاهی به تئوری اثر پروانه ای و قبول آن اصولا حق حیات در میان جامعه را دارا هستیم و مساله من با شما این نیست که چرا این پست رو گذاشتید مساله بنده اینه که آیا شما قبل از اینکه این پست رو بذارید به این قبیل مسائل فکر کرده اید یا نه.آیا شما به اثر پروانه ای این پست فکر کرده اید؟!!!
یا اساسا آیا معیارهای شما در انتخاب پستهایتان چیست .
پاینده باشی
تا همیشه فقط خودت نگهدار خودت باش؛