ღ..پشت این چشمان سبز..ღ

*♥*Princess Of My Own Kingdom *♥*

ღ..پشت این چشمان سبز..ღ

*♥*Princess Of My Own Kingdom *♥*

گران قیمت ترین های سینمای دهه 1350، 3 مرد و 3 زن

به جز چند بازیگر زن چون فروزان، گوگوش و مرجان که دستمزدشان برای هر فیلم به بالای 150 و 200 هزار تومان می رسید، چگونگی سیر صعودی دستمزد سه بازیگر مرد را به عنوان نمونه ذکر می کنیم:

محمد علی فردین: قبل از آنکه بازیگر سینما باشد، قهرمان کشتی بود. پس از ترک ورزش، مدتی در تئاتر فعالیت کرد اما کارش نگرفت. یک اتفاق او را سر راه اسماعیل کوشان قرار داد و با دریافت 2500 تومان بازیگر نقش اول فیلم سینما سکوپ و رنگی چشمه آب حیات شد. با این فیلم جای پای محکمی برای خویش کسب کرد و فیلم های بعدی اش زمینه ستاره شدن او را فراهم آورد. مدتی بعد با آرمان و ملک مطیعی، که در آن زمان بیست هزار تومان دستمزد دریافت می داشتند، قرار گذاشت که از این مبلغ کمتر دریافت نکند. با گنج قارون یک باره از بازیگران روز فاصله ای طولانی گرفت و رقم دستمزدش به صد هزار تومان، سپس 150 هزار تومان و 300 هزار تومان و 650 هزار تومان رسید. از آن پس با پول هنگفتی که بدست آورد، استودیوی فردین فیلم را باز کرد و سپس یک سینما خرید و از آن پس عمدتا خود فیلم می ساخت و تمامی سرمایه ای را که باز می گشت به تنهائی از آن خود می کرد.

ناصر ملک مطیعی: او از بازیگران قدیمی سینمای ایران است و تا سال 57، در پیش از 75 فیلم بازی کرده بود. ملک مطیعی با بازی در فیلم ولگرد توجه تهیه کنندگان را متوجه خود ساخت و سال ها چهره بی رقیب سینمای فارسی بود. سالار مردان با فروش خویش در سال 1348، نام ملک مطیعی را بیشتر بر سر زبان ها انداخت. نمایش قیصر (با اینکه نقش دوم را در این فیلم پس از بهروز وثوقی داشت) آوازه او را به اوج رساند و دستمزدش به حدود 250 هزار تومان برای هر فیلم رسید. پس از قیصر، او بیشتر در نقش لوطی ها و کلاه مخملی ها ظاهر می شد.

رضا بیک ایمانوردی: از قهرمانان کشتی کج. او اولین کارش را در فیلم فریاد نیمه شب ساخته ساموئل خاچیکیان ارائه داد. در چند فیلم نقش افراد خبیث را بازی کرد. خسرو پرویزی در فیلم ولگرد قهرمان دنیای جنایت بار و منفی او را درهم ریخت و از او بازیگری جدید در نقشی جدید ساخت. فیلم های آقا دزده و گدایان تهران او را با در آمد سرشاری روبرو ساخت. بعد از این نقش ها چند فیلم کمدی بازی کرد و محبوبیت یافت. شرکت در فیلم روس پی این فرصت را به او داد تا دستمزدی معادل 150 هزار تومان برای هر فیلم دریافت کند.

پیله تنهایی

چه کسی می داند که تو در پیله تنهایی خود تنهایی ؟

چه کسی می داند که در حسرت یک روز در فردایی ؟


پیله ات را بگشا.....

تو به اندازه یک دنیایی..........

 

تابلو(عکس)

این هم از چند تا تابلوی زیبا....

ادامه مطلب ...

وصیت عشق

تا چند صباحی دیگر شاید پایان راه زندگی ام باشد ، و یا شاید آغاز دوباره زندگی...

آری من بیمارم ، بیماری که من مبتلا شده ام پایانش مرگ است ، تاریخ مرگم را میدانم و منتظر آن می مانم تا فرا رسد امیدی ندارم ، تنها امیدم به خداست که دوای دردم را برایم برساند..

ادامه مطلب ...

فداکاری مادر

فداکاری مادر
 
My mom only had one eye. I hated her... she was such an embarrassment
 
مادر من فقط یک چشم داشت . من از اون متنفر بودم ... اون همیشه مایه خجالت من بود
 
 
She cooked for students & teachers to support the family
 

اون برای امرار معاش خانواده برای معلم ها و بچه

مدرسه ای ها غذا می پخت

 
 
There was this one day during elementary school where my mom came to say hello to me
 
یک روز اومده بود دم در مدرسه که به من سلام کنه و منو با خود به خونه ببره
 
 
I was so embarrassed.
 
How could she do this to me 
خیلی خجالت کشیدم . آخه اون چطور تونست این کار رو بامن بکنه ؟
 
 
 
I ignored her, threw her a hateful look and ran out
 
به روی خودم نیاوردم ، فقط با تنفر بهش یه نگاه کردم وفورا از اونجا دور شدم
 
 
The next day at school one of my classmates said
 
"EEEE, your mom only has one eye!“
 
 
 
ادامه مطلب ...