ღ..پشت این چشمان سبز..ღ

*♥*Princess Of My Own Kingdom *♥*

ღ..پشت این چشمان سبز..ღ

*♥*Princess Of My Own Kingdom *♥*

سفری به زمان

اگر به یک ماشین زمان دسترسی داشتید که می‌توانستید به کمک آن بدون دردسر به آینده یا گذشته سفر کنید، کجاها می‌رفتید و چه کارهایی می‌کردید؟! کمتر کسی وجود دارد که با مفهوم «سفر زمان» و «ماشین زمان» آشنایی نداشته باشد، با وجود این همه فیلم و کتاب علمی-تخیلی، حتما برای شما هم پیش آمده که برای لحظه‌ای هم که شده، به سفر در زمان و کارهایی که می‌توان با آن انجام داد، فکر کرده باشید.
به گزارش سرویس نگاهی به وبلاگ‌های خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، نویسنده وبلاگ "یک پزشک" به نشانی http://1pezeshk.com در ادامه نوشته است: در قرن بیستم و بعد از ارائه شدن نظریه‌های نسبیت خاص و عام، سفر زمانی مفهوم جدیدتری پیدا کرد. دیگر همه مثال مشهور زیر را شنیده بودند: دو برادر دو قلو را در نظر بگیرید، یکی روی زمین می‌ماند و دیگری با فضاپیمایی با سرعت نزدیک به سرعت نور، یک سال سفر می‌کند. وقتی بعد از یک سال یه زمین برمی‌گردد می‌بیند که صدها سال روی زمین گذشته است و طبعا برادرش سال‌ها پیش درگذشته است!


اما تئوری‌های علمی‌ گرچه دست‌کم از لحاظ تئوریک، سفر به آینده را رد نمی‌کنند، سفر به گذشته را غیرممکن می‌دانند و میانه‌ای با آن ندارند.
سفر زمانی به گذشته گرچه از لحاظ علمی‌ چندان مفهوم جذابی برای عموم مردم نیست، اما برای هزاران نویسنده و بازیگر و فیلم‌ساز دغدغه جدی‌ای در طی دهه‌ها ایجاد کرده است.
سفر به گذشته، باعث تغییرات بنیادی در حال می‌شود: تصور کنید به گذشته سفر کنید و تغییری در گذشته ایجاد کنید، مثلا خبری منتشر کنید، با کسی درگیر شوید و یکی از افراد شرور تاریخ مثل چنگیزخان را بکشید، در این صورت شما همه تاریخ دنیا را تغییر داده‌اید.

یک داستان کوتاه علمی‌ تخیلی را به یاد می‌آورم که در آن قهرمانان داستان به صورت توریستی برای دیدن طبیعت ماقبل تاریخ به گذشته سفر می‌کردند. به آنها اخطار شده بود که تغییری در گذشته ایجاد نکنند. اما یکی از شخصیت‌های این داستان وقتی به حال برگشت، دید که در گِل به جا مانده در ته کفشش، پروانه‌ای دیده می‌شود. او اهمیتی به این موضوع نداد، اما وقتی روزنامه روز را ورق زد، در کمال تعجب دید که رییس‌جمهوری کشورش شخصی دیگری شده است! همین تغییر کوچک در گذشته، میلیون‌ها سال بعد، تغییر بزرگی ایجاد کرده بود.
سفر به گذشته ممکن است، اما اصلا نمی‌توان در گذشته تغییر ایجاد کرد: این قسم دوم، یکی از ژانرهای واقعا مورد علاقه نویسندگان و فیلم‌سازها است. قهرمان داستان موفق به سفر زمانی می‌شود و در ابتدا تصور می‌رود که می‌تواند روند ماجراها را تغییر دهد ولی هر چقدر این در و آن در می‌زند، ره به جایی نمی‌برد!
در داستان‌های علمی‌تخیلی زیادی، نویسنده داستان آرزوی سفر به گذشته را برای اصلاح تاریخ دارد. نویسنده داستان، قهرمانی می‌آفریند که می‌خواهد با کشتن شروران جهان، دنیایی بهتر ایجاد کند. اما همین نویسندگان در همین داستان‌های خود اذعان می‌کنند که چنین چیزی، یعنی تغییر در گذشته یا غیرممکن است، یا دست آخر به نتیجه‌ای منجر نخواهد شد.
عدم امکان تغییر در گذشته به خاطر بازی سرنوشت: این هم یکی از ژانرهای محبوب علمی‌تخیلی‌نویسان است. قهرمان داستان به گذشته سفر می‌کند یا همه وجود سعی می‌کند، کاری انجام بدهد، اما دست آخر تلاشش تغییری در آینده (یعنی حال کنونی)، ایجاد نمی‌کند و حتی او درمی‌یابد که در واقع همین تلاش او بوده است که باعث رخدادهای گذشته شده است!
عدم تغییر در گذشته به خاطر دیالکتیک تاریخی؛ تغییرات جزئی در تاریخ مثلا به صورت کشتن یک نفر تغییری در کلیت تاریخ نمی‌دهند. چرا که تاریخ یک جریان دائم و یک ارتباط متقابل میان انسان و طبیعت و انسان و اجتماع و یک صف آرائی و جدال دائم میان گروههای در حال رشد انسانی و گروههای در حال زوال انسانی است.
سفر به گذشته باعث ایجاد دنیاهای موازی می‌شود: بعضی از علمی‌تخیلی‌نویسان برای رفع پاردوکس‌های منطقی، در داستان‌های خود این مفهوم را ایجاد کرده‌اند که بعد از یک سفر زمانی و ایجاد تغییری در گذشته، بلافاصله کپی‌ای از از دنیا ایجاد می‌شود و ما دو دنیا خواهیم داشت، دنیایی که در آن هیچ تغییر ایجاد نشده و دنیایی که به دست مسافر زمانی، تغییر داده شده است.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد